- ف .ن
- پنجشنبه ۳ آبان ۹۷
- ۲۲:۵۷
- ۰ نظر
بسم الله
نمیدانم اینکه خیلی از کارها برایت سطحی شوند، خوب است یا خوب نیست!
بسم الله
مثل نئو وقتی که در آن ایستگاه قطار زیرزمینی گیر کرده بود، گیر کردم. نه راهِ پس. نه راهِ پیش. و من چه مشتاقانه به پیش رفتن فکر میکنم و نمیشود.
| اللهم کمک.
بسم الله
امشب در گزارشی از یک نجات یافته از اعتیاد، جملهی جذابی شنیدم. جملهای که خودم را به خودم یادآوری کرد. که من در برابر سختیها غولم. غول مهربانی که مشکل را با یک دستم عقب میرانم و فرمان ایست میدهم و میگویم صبر کن حاجی. داری تند میروی. «با بد کسی درافتادی».
بسم الله
دلم میخواهد کلمات صدادار بنویسم. هر چه بیشتر از خودم روی زمین یادگاری بگذارم، خیالم راحتتر است.