۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ورزش» ثبت شده است

376 + 956

  • ف .ن
  • جمعه ۲۶ مهر ۹۸
  • ۱۴:۵۳
  • ۰ نظر

بسم الله

 

از دو هفته‌ی پیش ورزش منظمم را شروع کرده‌ام. سه روز در هفته. روزهای فرد. بارها با بچه‌های اتاق حرفِ این شد که اولویت‌ها اشتیاق‌ها را می‌سازند. اگر اولویتت ورزش باشد برای آن مشتاق‌تری تا تفریح بیرون یا هر کار دیگری. اولویتم این روزها شده ورزش، باشگاه، باشگاه، ورزش. البته این نباید اولویتِ اول من باشد چون کاری مهم‌تر از این در سرم وول می‌خورد ولی فعلا همین عامل متحرکِ جدیدِ سالِ 1398 من، در صدر فهرستِ کارهایم جا خوش کرده است. این روزهای تحصیلیِ سال نود و هشت، شنبه تا چهارشنبه به دانشگاه می‌روم به جز دوشنبه‌ها که خالی از درس ماند. با درس‌هایی مثل اصول روابط و سازمان‌های بین الملل، مصاحبه، زبان تخصصی، ارتباطات سیاسی، روش تحقیق، نظریه‌های ارتباطات جمعی، گرافیک و صفحه‌آرایی در مطبوعات، اقتصاد ایران که دو ترم قبل برایش حرکتی زدیم و برگه‌ی سفید تحویل دادم و 4 ناقابلی در کارنامه‌ام آمد، و درسی که سرِ بزنگاه برداشتم و حالا پشیمانم! تاریخ تحلیلی صدرِ اسلام. این درس حسابی حالم را بد می‌کند. برایش باید 6 صبح شنبه بیدار شوم! 6 صبح شنبه! مای گاد. و دیگر هیچ.

از دو هفته‌ی پیش که ورزش منظمم را شروع کردم، حالم که ناخوب می‌شود و دلم خالی شدن می‌خواهد پناه می‌برم به باشگاهِ خوابگاه. پناه بردنی زیبا. این روزها فهرستِ کارهایی که باید تجربه‌شان کنم زیاد و زیادتر می‌شود. پربارتر. و من خوشحال‌تر می‌شوم. خدایِ جان را شکر.

 

|لب‌خند

376 + 598

  • ف .ن
  • سه شنبه ۲۴ مرداد ۹۶
  • ۱۸:۵۱
  • ۰ نظر
بسم الله

دو اشتباه در آماده سازی، باعث شدند ورزش امروزم خراب شود. حتی نتوانستم 100 متر بدوم.

376 + 587

  • ف .ن
  • يكشنبه ۲۲ مرداد ۹۶
  • ۲۰:۰۵
  • ۰ نظر
بسم الله

وسط دویدن، کم آورده بودم. در گوشم هندزفری بود و آهنگ لبیک پخش می شد. نمی خواستم قبل تمام شدن آهنگ کم بیاورم. نمی خواستم بایستم. پاهایم هنوز توان داشتند ولی تنبلی می کردند بیشتر به خودشان سخت بگیرند. نفس عمیق کشیدم. نفس عمیق کشیدن در حین دویدن یکی از سخت ترین کارهاست. به خودم گفتم من می توانم. باید این آهنگ تا آخر پخش شود بعد بایستم. موقعیتم خوب نبود. مکان دویدنم در خانه بود و باید دور خودم می چرخیدم به جای اینکه یک مسیر مستقیم را می دویدم. پاهایم به التماس افتاده بودند ولی باید آهنگ تمام می شد. گفتم من می توانم. بلند گفتم. پاهایم شنیدند. ادامه دادند. بالاخره آهنگ تمام شد. من هم ایستادم. آب خنکی که روی بدنت می ریزی بعد ورزش، از لذت بخش ترین جایزه های دنیاست. وقتی پوشه ی آهنگ ها را باز کردم و مدت زمان آهنگ لبیک را دیدم فهمیدم طفلی پاهایم. 4 دقیقه و 34 ثانیه. تمرین خوبی بود. برای شروع #نه به کاهلی خوب است. کاهلی بنده ی دنیا می کندت. فردوسی گفته است. خوب گفته است. که آزاده را کاهلی بنده کرد.