- ف .ن
- چهارشنبه ۲ مرداد ۹۸
- ۰۴:۱۷
- ۰ نظر
بسم الله
Zoo
2017
«تو باعث شدی در زندگی کوتاهش به اون خوش بگذره، این کاریه که تو کردی، تو باعث شدی قسمتی از یک کار باشه، یک کار خیلی بخصوص»
دربارهی ماجراهای نجات حیوانات در زمان جنگها چندتایی فیلم دیده بودم. و خب برایم خیلی جذاب است قصهی نجاتها. بخصوص در بسترِ تاریخ. یک تاریخِ واقعی. جنگهایی که رخ داده. قصههایی که گذرانده شده. و نجاتهایی که صورت گرفته. تاریخ. و تاریخ. این معشوقهی بزرگِ مخوف و ناشناختهی من. :)
این فیلم، روایتِ یک نجات است. اما مثل همیشه در دلِ نجاتِ شخصیتِ اصلی، چه نجاتهای غیرمحسوسی که اتفاق نمیافتد! من این روزها، این روزهای سختِ فکر کردن و تصمیمگیری، دارم کمکم شیفتهی این نجاتهای غیرمحسوس میشوم. شخصیتِ اصلی بودن لذتِ بزرگی دارد، ولی وای از آن کیفهای زیرپوستیِ جانبی. شاید، مأموریت من همین است. من هم مثل جین، گوشهای از یک کار خیلی بخصوص باشم. گوشهای. روایتِ نوجوانانهی یک نجات. فیلم قابل قبولی است و به راحتی با نوجوانهایتان ببینید و آدمقشنگ بودن را به آنها نشان بدهید. سادهست. شاید به اندازهی باز کردن یک درِ مخفی یا گفتنِ ماجرای بازی شبانه با قوهای دریاچه.
|لبخند