۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شاهنامه فردوسی» ثبت شده است

376 + 594

  • ف .ن
  • سه شنبه ۲۴ مرداد ۹۶
  • ۱۴:۴۵
  • ۰ نظر
بسم الله

یکی مرد بود اندر آن روزگار


1. همین یک مصرع برایم حکم یک داستان بلند را دارد. عجیب. و کوتاه برای بیان کامل اتفاق هایی که این روزها در اطرافمان می بینیم.

376 + 593

  • ف .ن
  • سه شنبه ۲۴ مرداد ۹۶
  • ۱۴:۴۱
  • ۰ نظر
بسم الله

که فرزند بد گر شود نره شیر
به خون پدر هم نباشد دلیر
مگر در نهانش سخن دیگرست
پژوهنده را راز با مادرست

شاهنامه فردوسی| جمشید| بخش 2

چو ابلیس پیوسته دید آن سخن
یکی بند بد را نو افگند بن
بدو گفت گر سوی من تافتی
ز گیتی همه کام دل یافتی

جمشید| بخش 3

1. بخش 3 داستان مارهای روی دوش ضحاک است. طریق ایجادش را نمی دانستم. جالب بود. در ادامه مطلب میگذارم. دوست داشتید بخوانید.

376 + 583

  • ف .ن
  • يكشنبه ۲۲ مرداد ۹۶
  • ۱۷:۲۰
  • ۰ نظر
بسم الله

کجا شیر مردان جنگ آورند
فروزنده ی لشکر و کشورند
کزیشان بود تخت شاهی به جای
وزیشان بود نام مردی به پای

چه گفت آن سخن گوی آزاده مرد
که آزاده را کاهلی بنده کرد

چه گفت آن سخن گوی با فر و هوش
چو خسرو شوی بندگی را بکوش
به یزدان هر آنکس که شد ناسپاس
به دلش اندر آید ز هر سو هراس


شاهنامه فردوسی| جمشید| بخش 1

376 + 582

  • ف .ن
  • يكشنبه ۲۲ مرداد ۹۶
  • ۱۶:۴۳
  • ۰ نظر
بسم الله

نبشتن به خسرو بیاموختند
دلش را به دانش برافروختند


شاهنامه فردوسی| طهمورث

376 + 579

  • ف .ن
  • شنبه ۲۱ مرداد ۹۶
  • ۱۸:۳۴
  • ۰ نظر
بسم الله

ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی ازو یاد کرد

شاهنامه فردوسی| هوشنگ | بخش 2