- ف .ن
- دوشنبه ۲۷ آبان ۹۸
- ۱۸:۳۶
- ۰ نظر
بسم الله
کارهایم مانده. از مترجم نمیتوانم استفاده کنم. از گوگل هیچ. باید برای فردا یک مجلهی ۲۴ صفحهای دربارهی موسیقی طراحی کنم ولی نمیتوانم جستجویی انجام دهم. وضعیتِ ماقبلِ قرمز. نارنجیطور مثلا.
بسم الله
کارهایم مانده. از مترجم نمیتوانم استفاده کنم. از گوگل هیچ. باید برای فردا یک مجلهی ۲۴ صفحهای دربارهی موسیقی طراحی کنم ولی نمیتوانم جستجویی انجام دهم. وضعیتِ ماقبلِ قرمز. نارنجیطور مثلا.
بسم الله
دیروز که گفتم برف دوان دوان میبارد؟ بله آنقدر بارید و با مردمِ معترض همراه شد که مسیر نیم ساعته به دانشگاه را در سه ساعت و ربع طی کردیم. کلاس اولم که به آن نرسیدم دود شد به جمع آلودگیهای تهران پیوست. کلاس دومم تشکیل نشد. و من فقط دو کلاس داشتم آن روز. به معنای واقعی کلمه حتی واقعیتر از همیشه، برای هیچ به دانشگاه رفتم. آن هم در آن سرما و یخبندان و ماشینبندان. بدتر از همهی اینها شارژ گوشی تمامکردنم بود. شارژر نیاوردنم بود. کار مصاحبه داشتنم بود. اینترنتها مختل شدن بود. دیروز واقعا با برف روز قشنگی شد ولی با طوفانِ دولت و ملت، قشنگیاش خراب شد.